یکی اون بیرون به فکرته!!باور کن!

❃ نَظَرَ مِن بابِ افتعال❃

۳۶ مطلب در تیر ۱۳۹۲ ثبت شده است

رمضانِ انتظار


بسم ربِّ الإمام المنصور

چه قدر سخت است...

با تو بودن و بی تو بودن...

پدرم!

نگاه کن بر چشمهای یتیم مان...

بر این تن رنجور که بسیار مصیبت ها دیده...

پدرم!

اعتلاء لوای دین شما،از تمام دجال ها زهره ترکانده...میترسند از قدرت حیدری تان...

نوشدارو پس از مرگ سهراب...هر روز میخوانم:اللهم ان حال بینی و بینه الموت...به اینجا که می رسم،زبانم را گاز میگریم...

تا شما راهی باقی نمانده...به اندازه ی یک قدمِ من است و بس!باقی اش به طُرفة العینی نزد مایید شما...

ظهر است و اذان میگویند...با خود میگویم،پدر که ظهور کنند،نماز ظهر را به امامت ایشان میخوانیم...تا کی فرادی؟؟پس جماعت با تو چه؟؟جماعتِ بی تو همان فرادی است...

اللهم اجعل محیای محیا محمّد و آل محمّد مماتی و ممات محمّد و آل محمّد را میگویم...راه محمّد و آل محمّد،موت و زندگی محمّد و آل محمّد،شمایید ای نورالله...

ای وجه الله...ای پدر ما...ای شما که ما از اضافی گلِ شما خلق شده ایم...

رمضان آمد...منتظر بیست و سوم هستم...آقای من!23 راهکار گذاشته ام هر روز یک راهکار برای رسیدن به شما...برای قدم برداشتن به سوی شما...

آقای من...می آیی چون قطعا آمدنی هستی...

انّهم یرونه بعیدا و نریه قریبا

اللهم!

وارحم استکانتنا بعده...اللهم اکشف هذه الغمة عن هذه الامة بحضوره...وعجل لنا ظهوره...

این بار حکایت واژگونه است شیخ...

اینبار،انتظار از ولی امر ما،صاحب الزمان است...

قدم برداری،به ناگاهی ظهور رخ داده...منشین و هی نگو بیاید خدایا بیاید...

بیاورش...

 

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

پ.ن1: رمضان مبارک...ماه ظهور مبارک...

پ.ن2:برای سلامتی امام زمان یک صلوات عنایت کنید

پ.ن:هر وقت بچه بودم و دلم هوای شما  رو میکرد،با شنیدن آهنگی که مخصوص شما میدونستمش با اینکه  هیچ وقت فیلمشو کامل ندیدم،گریه میکردم...به یک هفته نمیکشید که اذن دخول میدادید...الان باز همون کار رو میکنم...همون آهنگ رو میشنوم...پس چی شده؟؟با من قهر کردید؟؟امکان نداره...

 

 

 

۱۹ تیر ۹۲ ، ۱۳:۱۴ ۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

توصیه های ماه رمضانی !


ماه رمضان نزدیک است ... همین روزهاست که خودمان را به  سحری و افطاری های جورواجور سوق دهیم. ماه حلیم بوقلمون، ماه غل غل  کردن دیگ آش رشته  جلوی دکان خیاطی، کلید سازی و حتی نمایشگاه  اتومبیل، ماه غلبه زولبیا  بامیه بر قند، ماه انتظار خالصانه برای  شنیدن صدای دلنشین و روح افزای اذان(ترجیحا مغرب)، ماه سریال‌های  بندتنبانی، ماه سینه خیز کنار رفتن از سر سفره منهدم شده. خب دیگه  بسه. حالا که کاملا در فضا قرار  گرفتید به توصیه‌هایی در باب روزه  داری در این ماه خدا توجه کنید. دقت داشته باشید که ساعت حدود یک  ربع به 9 شب تازه افطار می‌شود.  بنابراین اصلا زمان زیادی در  اختیار ندارید و هر ثانیه‌اش طلاست.

  دقت کنید که حتما هم حلیم بخورید هم آش رشته. این دو اصلا با هم  نمی‌سازند و واکنش‌های عجیبی می‌دهند اما بعد از ماه رمضان اینها  همه‌اش برایتان خاطره می‌شود.

  با توجه به تاکید همیشگی متخصصان تغذیه به صرف وعده غذایی صبحانه،  حتما افطار را با صبحانه شروع کنید. نان و پنیر و کره و مربا و عسل  و  حلیم و البته تخم مرغ عسلی که همه اینها را بشوید و ببرد پایین.  بعد  بروید سراغ ناهار و در پایان هم برای شام یک چیز سبک در نظر  بگیرید.  مثلا همان آش رشته با هفت، هشت عدد کتلت کفایت می‌کند.

  اگر روزه نیستید سعی کنید نزدیک افطار از همان ساندویچی که ظهر  یواشکی در کیسه مشکی ازش ساندویچ خریده بودید، حلیم یا آش تهیه  نکنید.  جهت حفظ شخصیت خودتان می‌گوییم، وگرنه که خب بکنید.

  خوشا به سعادت آنهایی که سر ظهر بعد از خوردن یک پرس قورمه سبزی  ناگهان می‌گویند: "اِوا من که روزه بودم" و چون حواسشان نبوده  روزه‌شان هم باطل نمی‌شود. برای ما حتی در حد یک تکه ته دیگ هم تا  به  حال پیش نیامده. (این البته توصیه نبود، دلنوشته بود)

  موقع خواب ظرف زولبیا بامیه را بگذارید بالای سرتان. همین که از  این  دنده به آن دنده می‌شوید یکی، دوتا بگذارید گوشه لپتان و آرام  میک  بزنید.

  در فاصله چند ساعت تا افطار چندین بار بروید سر یخچال، یک دستتان  را  روی شکمتان بگذارید، با دست دیگر در یخچال را نگه دارید و به  محتویات  داخل آن خیره شوید. با خودتان بگویید" تا چند ساعت دیگه  همه اینارو  می‌خورم" شاید هم حواستان نبود و یک چیزی انداختید  بالا. خدا را چه  دیدید، شانس است دیگر.

  خواب سحر بسیار مهم است اما وعده سحری مهمتر است. کورمال کورمال  خودتان را سر سفره برسانید. استرس این لحظات کشنده است چون هر لحظه  امکان دارد اذان را بگویند. برای سرعت بخشیدن به کار از هر دو دست  خود استفاده کنید. اگر احیانا به دلیل خواب آلودگی بعدا متوجه شدید  تا دو دقیقه بعد از اذان هم مشغول خوردن بوده اید، از آن طرف دو  دقیقه  دیرتر افطار کنید.

  سحر بی‌خودی تلویزیون را روشن نکنید. اگر می‌خواهید با مناجات‌های  فرزاد جمشیدی حالی به حالی شوید او دیگر آنجا نیست. به قول معروف  آن  مجری را لولو برد. همان مجری برنامه "ماه خدا" در سحرگاه ماه  مبارک  رمضان که بنا به اتفاقاتی که لابد می دانید و شنیده اید یک  زمانی  خبرساز شد و مع الاسف امسال این برنامه با حضور آنچنانی  ایشان اجرا  نمی شود ...

 

۱۷ تیر ۹۲ ، ۱۷:۳۳ ۱۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

موسی...ورژن جدید!!!

"بسم ربِّ الإمامِ المنصور"

اپیزود اول

-الله اکبر

بسم الله الرحمن الرحیم...............................اهدنا الصراط المستقیم صراط الذین انعمت علیهم

نمازش را که خواند،گوشی اش را چک کرد.یک اس ام اس آمده بود.

متن اس ام اس:سلام داداش علی.اون خانواده که بهت گفتم خیلی فقیرن،الآن متوجه شدم که پسرِ خانواده به خاطر بیماری قلبی توی بیمارستان بستری شده اما پول ندارن و با ضمانت فعلا بستریه.تو اون پولی رو که گفتی می تونی امشب تا قبل از ساعت 9 براشون کارت به کارت کنی؟؟

پاسخ داد:سلام حسین جان.بله الآن میرم کارت به کارت کنم.فقط یه بار دیگه شماره کارت رو برام اس بکن.

*****

اپیزود دوم

رفته بود تا از عابر بانک پول بگیرد.شب بود.خواهرش ماشین را پارک کرد تا او پیاده شود و سریع برود و پول بگیرد. بانک مورد نظر دو عابر بانک داشت. یکی از آن دو خراب بود.

جلوی آن یکی هم 3-4 مرد در صف ایستاده بودند تا از آن پول بستانند.

حیا کرد و عقب تر ایستاد.نه خجول بود و نه حتی می ترسید...فقط حیا درش موج میزد...چادرش را محکم گرفته بود...

کنار ایستاد تا خلوت شود و پول را بگیرد اما هربار نوبت خود را به مرد تازه ای که از راه میرسید میداد...

پسر جوانی آمد...

-خانم پس چرا شما پول نمیگیرید...مگه تو صف نیستید؟[1]

-چرا اما منتظرم تا بقیه پول بگیرن و عابر بانک کمی خلوت بشه...بعد حتما پول میگیرم.

پسر جوان نگاهی به صف مرد ها انداخت و پیش خود فکری کرد.

-کارت تونو بدید به من .من براتون پول میگیرم.

دختر در دادن کارت،کمی تردید کرد ...اما با نگاهی به خواهرش که در ماشین معطل بود ،کارت را با اطمینان به پسر جوان داد.

*******

پول را که تحویل گرفت،تشکر کرد.

-انشاالله پدرم برای شما خیر و نیکی امضا کنن...محافظتِ از ناموسِ پدر،ایشونو بسیار بسیار خرسند میکنه...

و با حیایِ بسیاری،شروع به گام برداشتن کرده و به سمت ماشین می رود...[2]

پسرِ جوان رو به آسمان کرده و می گوید:

خدایا!من فقیرِ هر خیری که برام بفرستی،هستم...[3]

قطعا تو خیر رسانی... و تو ای خدای کریم و رحیمِ من! امام زمان من رو،پدر همه ی ما رو از من راضی بگردان...[4]

و شماره کارت رو از توی Inbox گوشی اش پیدا کرد و مبلغ 3 میلیون تومان را به حساب خانواده نیازمند واریز کرد.



[1] قَالَ مَا خَطْبُکُمَا؟؟

[2] فَجَاءتْهُ إِحْدَاهُمَا تَمْشِی عَلَى اسْتِحْیَاء

[3] رَبِّ إِنِّی لِمَا أَنزَلْتَ إِلَیَّ مِنْ خَیْرٍ فَقِیرٌ 

[4] برداشت آزاد ازسوره قصص آیات 22 تا 25

۱۳ تیر ۹۲ ، ۱۸:۰۸ ۱۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

در امرِ غیبت حضرت حُجَّت صلوات الله علیه و آبائه اجمعین

*بسم ربِّ الإمامِ المنصور*

سَدِیر صَّیرَفی گوید:شنیدم امام صادق علیه الصلوة و افضل السلام می فرمود:

....

همانا یوسف سلطان (مشهور و مقتدر) مصر بود و فاصله میان او و پدرش 18 روز راه بود ،اگر می خواست پدرش را بیاگاهاند می توانست،ولی یعقوب و فرزندانش پس از دریافت مژده یوسف ،فاصله میان دِه خود و شهر مصر را در مدت 9 روز پیمودند.پس این امّت چرا انکار می کنند که خدای عزّوجل با حجّت خود همان کند که با یوسُف کرد،

بطوریکه او در بازارهای ایشان راه رود و پای روی فرش آنها گذارد (با وجود این او را نشناسند) تا خدا درباره او اجازه دهد،چنانکه به یوسف اجازه فرمود و آنها گفتند همین تو خودِ یوسُف هستی؟‍‍!! گفت:من یوسفم.[1]

امام باقر علیه الصلوة و افضل السلام فرمودند:

بلندی و کوهان و کلید و در همه چیز خرسندی خدای رحمان تبارک و تعالی اطاعت امام است بعد از معرفتِ او، سپس فرمودند: خدای تبارک و تعالی می فرماید:

هرکه اطاعت پیغمبر نماید،اطاعت خدا کرده و هرکه روی گرداند(او را رها کن،زیرا) ما تو را نگهبان او نفرستاده ایم.[2] [3]

شعر روز

چه آرام در خود شکستم

چه دلتنگ تنها نشتم

نشستم به هوای تو من

با تو آرامم پس از این بخدا

گریه نکن دل بی تاب از بی خبری

شکوه نکن تن رنجور از در بدری

با من و دل تو بگو چه گذشت با دل زار و شکسته ی من

پر بِکشد به هوای تو کی برسد تن خسته من

چه سازد دل تنگ دیدار

چه گوید با عکس دیوار

نشیند به هوای تو دل تا که باز آیی گل گمشده ام
گریه نکن دل بی تاب از بی خبری

شکوه نکن تن رنجور از در بدری

چه آرام در خود شکستم

حدیثِ روز از زبانِ امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

ستمگران پنداشتند که حجّت خدا از بین رفتنی است،در حالی که اگر به ما اجازه سخن گفتن داده می شد،هر آینه تمام شک ها را از بین می بردیم.[4]

توصیه روز

شیخ صدوق رحمة الله علیه در کمال الدین از عبدالله بن سنان روایت می کند که حضرت صادق علیه الصلوة و افضل السلام فرمودند:

عَنقَریب شبهه ای برای شما (در زمان غیبتِ حجّت) پدید می آید که نه علامتی برای یافتن راهِ (حق) هست و نه امامی که (شما را) راهنمایی کند؛(ایشان غایب الامر هستند)،کسی جز آن ها(مردمانِ زمانِ غیبت)که دعای غریق می خوانند از آن وَرطه نجات نمی یابد.

عرض کردم:دعای غریق چگونه است؟

فرمودند:میگویی:

"یا اللهُ یا رحمنُ یا رحیم یا مُقَلِّبَ القُلوب ثَبِّت قَلبی عَلی دینِک"

...برعقیده خود (ایمانِ خود) ثابت بمانید.[5]

پ.ن:زیرا زمان غیبت،نگه داشتن ایمان بسیار بسیار سخت می باشد.

دعای روز

خداوندا، به سبب طولانی شدن دورانِ غیبت او و قطع شدنِ خبرش از ما،یقینمان را زایل نکن و یادش را از خاطرمان مبر؛

انتظار و ایمانِ به او ،یقین داشتنِ به ظهورش ،دعا برای حضرتش و درود فرستادنِ بر او را از ما مگیر...

دل هایمان را بر ایمانِ به او نیرو بخش،تا ما را به دستِ با کفایتِ او در مسیرِ هدایت، رهنما باشی...[6]

آمین یا ربَّ العالمین...

و اما چند نکته درمورد وبلاگ و شیوه ی جدید اداره آن:

سلام به شما بازدید کنندگان وب.

از این به بعد انشاالله تعالی این وب زود به زود آپ نمیشه اما در عوض پست های گرانی گذاشته میشه...

با این وجود بنده در خدمت شما هستم و همیشه on ام...

به همین دلیل نظرات شما ارجمندان سریعاً تایید میشه...

برای conversation با مدیر وب از قسمتِ "چتِ دوستان" استفاده کنید.

با تشکر.

 

 



[1] اصول کافی/ج 2/ص 134/باب در امرغیبت/روایت 4

[2] سوره 4 آیه 83

[3] اصول کافی/ج1/ص 262/باب وجوب اطاعت از ائمّه علیهم السلام/روایت 1

[4] غیبت شیخ طوسی رحمة الله علیه/ص 244

[5] مهدی موعود(ترجمه جلد 51 بحارالانوار)/ص 925

[6] فرازهایی از"دعا در غیبت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف"

۱۰ تیر ۹۲ ، ۱۵:۳۱ ۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

بارش فصل گرم...جمعه...و گریه...

تو چت شده آسمونِ خدا؟؟میخوای بباری؟؟بیا بغل من باهم بباریم...

این نیمه شعبان هم گذشت و نیامد یار...

غرش ات دلم رو نمیترسونه تا وقتی غرش حیدری "مهدی فاطمه" هست...

بیا با هم بباریم...

بیا گریه کنیم برای اونی که اون بیرون سالهاست داره روزای جمعه برای ما گریه میکنه...

بیا تا این دلگرفتگی مونو باهم خالی کنیم...

همه مخالف...همه رودر رو...خودشون خبر ندارن...

ماجرای شیخ علی حلاوی میشه اونوقت...

باور کن کسی خبر نداره جز همون امام عصر...

آخه من...

چقدر خون جگر خورد امام عصر از برای ما...

=(

ببار ای ابر بارونی ببارون...

قول میدم نیام زیر بارون امام عصری ات،بخونم:

هوس کردم بازم امشب زیر بارون تو خیابون به یادت اشک بریزم طبق معمول همیشه...

عصر جمعه و بارون برای امام عصر و امام جمعه دیدنیه...

ببار تا بیام ببینم...

خوش به حالت ای آسمون...خوش به حالت...

۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۶:۲۵ ۱۸ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

جمعه نوشت...

"بسم ربّ الامام المنصور"


و باز هم گذشت نیمه شعبان از این عمرمان و آمد جمعه ی منحصر به شما...

باز هم گذشت و ما چه شدیم؟؟

باز هم گذشت نیامد ندای حق"انا بقیه الله فی ارضه"

و همه ی اینها جز به اعمال ما نبود...

اهل بداع است ظهور شما اما...

اما متذکر نمی شویم...

نمی شویم...

اللهم عجل لولیک الفرج...الهی آمین...

۰۷ تیر ۹۲ ، ۱۳:۵۱ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

حکمت...


من مریضی رو دوست دارم؛چون نشانه ی توجه خدا به آدمه...

۰۷ تیر ۹۲ ، ۰۹:۴۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

آفِتاب...

مفضل بن عمر گوید:از امام صادق علیه الصلوة و السلام شنیدم که می فرمود:

فریاد نکنید،به خدا سوگند امام شما سالیانی از روزگارتان غیبت کند و حتما مورد آزمایش واقع شوید تا به غایتی که بگویند:او مرده یا هلاک شده و به کدام وادی سلوک کرده است؟و چشمان مومنان بر او بگرید و واژگون شوید همچنانکه کشتی در امواج دریا واژگون شود،و تنها کسی نجات یابد که خدای تعالی از او میثاق گرفته و در قلبش ایمان نقش کرده و او را به روحی از جانب خود مویّد کرده باشد ،و دوازده پرچم مشتبه برافراشته شود که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود،راوی گوید:من گریستم،آنگاه فرمود:ای اباعبدالله! چرا گریه می کنی؟

گفتم:چگونه نگریم رحالی که شما می گویید:دوازده پرچم مشتبه که هیچ یک از دیگری باز شناخته نشود،پس ما چه کنیم؟

راوی گوید:امام به پرتو آفتاب که به داخل ایوان تابیده بود نگریست و فرمود:ای اباعبدالله!آیا این آفتاب را می بینی؟

گفتم:آری،فرمود:به خدا سوگند امر ما از این آفتاب روشن تر است.[1]

ـــــــــــــــــ

پ.ن:نمیدونم شاید همین الآن هم بتونید پرچم های مشتبه رو ببینید..



[1] کمال الدین/ترجمه پهلوان،ج 2،ص:24

۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۵:۵۳ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

دق الباب!!!

یکی از فانتزی هام اینه که در خونه رو به صورت آهنگین میزنم...ینیا مامانم کلافه است از دستم...خب مگه چیه؟؟

۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۲:۱۴ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
+مرا لطف تو می باید...

فِلَش...

اگه یه وقت از آهنگای فلش تون خسته شدین،به اولین رستوران سر راهتون برید و بدید اونا براتون فلشتونو پر کنن با آهنگایی که برای مشتریاشون میذارن...

ما امتحان کردیم جواب داده...

تازه بعدا میتونید بر علیه شونم استفاده کنید...

ولی خداییش چه آهنگایی میریزن...


۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۲:۰۲ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
+مرا لطف تو می باید...

پیتزا فروشی

یکی زنگ میزنه پیتزا فروشی میگه یه پیتزا میخوام.

فروشنده میگه:به نامِ...؟؟

میگه:آخ آخ ببخشید به نام خدا یه پیتزا میخواستم.=)

۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۱:۵۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
+مرا لطف تو می باید...

زمان...

مردم دنیا زمان رو در سه حالت می بینن؛اما ما ایرانیا در 4 حالت:

زمان گذشته،زمان حال،زمان آینده،زمان شاه =)

۰۶ تیر ۹۲ ، ۱۱:۴۸ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۱
+مرا لطف تو می باید...

یا فارس الحجاز ادرکنی...

وقتی شبه،تو بیابون خدا راهو گم کردی وسط جاده ای که شاید نا امن ترین جاست،اونوقته که تو اون ظلمت،بیشتر حس میکنی:

                                             یکی اون بیرون به فکرته!!

و باورش می کنی...

اون وقته که بیند بلند با گریه  میگی:

مهدی جان به فریادم برس...آقاجان راه رو به ما نشون بده...ما گم شدیم...

آقا جان ما که جز تو کسی رو نداریم...

اون وقته که امام مهدی،یه کامیون می فرسته تا راه رو بهت نشون بده...میبره تا به خانواده ات برسونه...

هر وقت گم شدی،با صدای بلند فریاد بزن:

یا فارس الحجاز ادرکنی یا اباصالح المهدی ادرکنی ادرکنی...به طرفة العینی به فریادت میرسه...چون اون بیرون به فکرته...باور کن...

_________________

پ.ن1:گم شدن تو مسجد جمکران هم عالمی داره...وقتی که دو تا پیرمرد مهربون پیدات میکنن و با دستای مهربونشون بغلت میکنن و به خانواده ات می رسونن...

پ.ن2:گم شدن در شهرکی که تو اونجا رو نمی شناسی و همه خونه هاش مثل هم هستن هم ترسناکه وقتی با گریه و لحن بچه گانه اتاز خدا میخوای که کمک ات کنه و راه رو بهت نشون بده و تو خودتو جلوی اونجایی میبینی که دنبالش می گشتی...

پ.ن3:وقتی که گم می شی،همیشه گریه می کنی...همیشه وقتی گم میشی یاد امام عصرت میکنی...آخه این انصافه؟؟!!

گم شدن وحشتناک ترین چیزیه که تو عمرم دیدم البته بعد از چند تا چیز دیگه!!

تو حرم امام رضا گم شدن هم باز هم به اندازه مسجد جمکران می چسبه!!!!=)

مواظب باشید گم نشید...دست پدرتونو محکم بگیرید...اون شما رو ول نمیکنه...این شمتیید که اونو ول میکنید و گم میشید...



۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۵:۰۰ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

نیمه شعبان چند سال دیگه!!

چند سال دیگه رحلت "آیت الله خمینی" با "نیمه شعبان" یکی میشه...
بی صبرانه منتظرم که ببینم مردم کدومو انتخاب می کنن...
این یه امتحان بزرگ الهیه...
بهتره خیلی رو خودمون برای اونروز کار کنیم...شاید وقتی اومد نتونیم انتخاب کنیم!!!

۰۵ تیر ۹۲ ، ۱۱:۴۷ ۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۱
+مرا لطف تو می باید...

تبریک و تهنیت...عید آمد و عید آمد...

"بسم ربِّ الإمام المنصور"

نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد

عالم پیر دگرباره جوان خواهد شد

ارغوان جام عقیقی به سمن خواهد داد

چشم نرگس به شقایق نگران خواهد شد

این تطاول که کشید از غم هجران بلبل

تا سراپرده گل نعره زنان خواهد شد

گر ز مسجد به خرابات شدم خرده مگیر

مجلس وعظ دراز است و زمان خواهد شد

ای دل ار عشرت امروز به فردا فکنی

مایه نقد بقا را که ضمان خواهد شد

ماه شعبان منه از دست قدح کاین خورشید

از نظر تا شب عید رمضان خواهد شد

گل عزیز است غنیمت شمریدش صحبت

که به باغ آمد از این راه و از آن خواهد شد

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

سالروز فرخنده میلاد امام عصر ،صاحب العصر و المکان و الزمان بر تمام شیعیان جهان،انس و جن ملک مبارک باد

سلام امام مهربانم

سلام ای نور دیده ما

سلام ای آفتاب روشن توحید

سلام ای امام عصر و زمان

امشب،شبی استثنایی است

امشب نه شبی طبق معمول،شبی پر از راز و رمز مهدویت است.

امشب قدسیان در کبریاء سرود شادی تولد تو را میخوانند...

ببینید...همه و همه و همه خوش حالند...

بهترین خلق خدا،تولّدت مبارک....

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

ــــــــــــــــــــــ

ـ

در ادامه برای شما عزیزان،نوا و کلیپی آماده دانلود هست...

به بهانه این شب خوش یمن،صلوات غرّایی برای سلامتی حضرت صاحب العصر و الزمان بفرستید...

دانلود نوای تواشیح:

مولانا یا مهدی

دانلود کلیپ:

مناجات کودک خردسال با امام زمان

پیشنهاد میکنم که این دو رو از دست ندید...

شاید جای دیگه پیداش نکردید...

اللهمّ عجّل لولیّک الفرج

وعده ما:

راس ساعت 11 شب ،قرائت دعای زیبای فرج...

 

۰۲ تیر ۹۲ ، ۲۰:۴۱ ۱۸ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...

سید مهدی شجاعی...

از معلمم شنیدم که از نزدیکان سید مهدی شجاعی شنیده بود که می گفتند:

"سید مهدی شجاعی،کتاب های مذهبی خود را با اشک چشم می نویسد..."

همین جمله ای که سال پیش شنیدم،امسال درک شد...

سید مهدی شجاعی،سید مهدی شجاعی نیست...!!!!

۰۱ تیر ۹۲ ، ۱۹:۱۳ ۶ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
+مرا لطف تو می باید...